به محض اینکه کاربران iOS، نسخه ششم این سیستم عامل را نصب کردند، متوجه شدند که نقشه اپل، اصلا آن چیزی نیست که تصورش را میکردند و اپل به طمع بیرون انداختن رقیب از میدان مبارزه، با جانشین کردن یک سرویس با کیفیت بالا، با یک سرویس دیگر که شاید در مرحله بتای آمادهسازی هم نباشد، اشتباه بزرگی کرده است.
نقشه گوگل بیتردید، یکی از بهترین و شاخصترین محصولات دنیای فناوری است، پشت هر محصول برتر، مغزهای بزرگ، ایدهها و رؤپاپردازیها و فلسفههایی نهفته است، نقشه گوگل هم همین طور است.
سایت آتلانتیک در یک گزارش اختصاصی، نگاهی به برنامه و روند اسرارآمیز نقشه گوگل انداخته است. در داخل گوگل به فرایند نقشهسازی اصطلاحا GT یا Ground Truth گفته میشود که کنایه از این دارد که گوگل سعی دارد که واقعیتها و حقایقها را در نقشههایش بگنجاند.
نقشههای گوگل همان طور که میدانید چیزی فراتر از نقشه هستند، چون مملو از اطلاعات جانبی مانند مسیر جادهها و آزادراهها، محدودیتهای سرعت در جاده و اطلاعات ترافیک هم هستند. درست به همین خاطر است که نقشههای گوگل، بهتر از هر نقشه دیگری میتوانند راهنمای شما برای حرکت از نقطهای به نقطه دیگر و راهبری شما باشند.
گوگل در روزهای اول، چیزی بیشتر از یک موتور جستجو نبود، این شرکت با فروختن آگهیهای متناسب با موضوع و کلمات کلیدیای که کاربرانش جستجو میکردند، پول به دست میآورد. اما بعد از این مرحله، دنیای اینترنت، «موبایلی» شد، دیگر نه تنها «چیزی» که شما جستجو میکردید اهمیت داشت، بلکه «مکانی» هم که در آن کاربر بود، مهم بود و آگهیها متناسب با این دو نمایش داده میشدند. گوگل در این مرحله تلاش کرد که همیشه و همه جا با کاربران باشد و برای این کار اکوسیستم اندروید را خلق کرد که تنها رقیب جدی iOS اپل محسوب میشود.
گوگل شرکتی است که هدفش را از همان اول سازمان دادن به همه اطلاعات دنیا قرار داده بود و بر این اساس مهمترین چالش برای گوگل، در مقیاسی فراتر از اندکس کردن وب، این بوده است که اطلاعات را از دنیای فیزیکی پیرامون ما بگیرد و آن را برای همه قابل دسترس و مفید کند.
«مانیک گوپتا» مدیر ارشد نقشه گوگل در این مورد میگوید: «اگر به دنیای آفلاین، همان دنیای واقعی پیرامونمان بنگرید، میبینید که اطلاعات این دنیا همیشه به صورت آنلاین در دسترس نیستند. تلاش ما بر این بوده که پلی برای پر کردن فاصله بین این دو دنیا بنا کنیم و نقشه گوگل در این میان، نقش مهمی بازی میکند.»
اصولا اهمیت سیستمهای نقشه در موبایلها بسیار بیشتر نمود پیدا میکنند، چون گوشیهای موبایلی که در دست من و شما هستند در واقع رابطی بین دنیاهای آفلاین و آنلاین هستند. ما بعد از کاربریهایی مانند مکالمه، ایمیل، شبکههای اجتماعی و ارسال پیامکهای متنی، بیش از همه از نقشهها استفاده میکنیم.
گوگل در کارزاری با بزرگترین شرکت دنیا -اپل- قرار دارد، شرکتی که میخواهد آینده دنیای موبایل را در چنگ خود داشته باشد. قدرت عمده اپل در طراحی محصولات، مدیریت زنجیره مواد و قطعات برای ساخت محصولات و خردهفروشی است، در حالی که برتری گوگل در مدیریت اطلاعات است.
این روزها که اپل بابت سیستم پراشکال نقشهاش به زحمت افتاده و با انتشار تصاویر مضحک از نقشههای اپل، باعث شده مورد تمسخر واقع شود، بیش از پیش به اهمیت نقشههای گوگل پی میبریم.
ویس-مالیک در مورد روند ساختن نقشه در حالی که در روبروی یک نمایشگر بزرگ ایستاده بود، گفت: روند کلی این است که نخست اطلاعات خام را از شرکتهای همکار گوگل بگیریم، روی آنها مهندسی انجام بدهیم و آنها را به فرمت دلخواه تبدیل کنیم و آنها را با اطلاعات به دست آماده از منابع دیگر مقایسه کنیم و بعد طی مراحلی این اطلاعات را در نقشه بگنجانیم.
نخست به نقشه بالا نگاه کنید، به نظر میرسد که ما با یک نقشه باکیفیت روبرو هستیم که در آن جادهها به خوبی مشخص شدهاند، اما گوگل دقیقتر و وسواستر از آن است که این نقشه خام را به کاربران خود نشان بدهد. اگر در این نقشه دقت کنیم میبینم که جاهایی هستند که در آن اطلاعات دیجیتال با مکانهای واقعی، هماهنگی ندارند، در تصویر زیر دور این مناطق دایره صورتی کشیده شده است:
اما گوگل چطور متوجه این خطاها در تصاویر میشود، آنها را اصلاح میکند و باعث میشود افتضاحاتی به مانند نقشه اپل بار نیاید؟!
یکی روش برای اصلاح نقشههای مطابقت دادن یک تصویر ماهوارهای با تصاویر ماهوارهای دیگر است، اما گوگل یک ابزار مهم دیگر را هم دارد که اپل در حال حاضر ندارد، تصاویری که خودروهای ویژه تهیه تصاویر منظره خیابان یا Street View میگیرند.
جالب است بدانید که حجم اطلاعات و تصاویری که این خودروها در حال حاضر، ظرف دو هفته، برای گوگل میفرستند، بیش از کل اطلاعاتی است که گوگل در سال ۲۰۰۶ در اختیار داشت!
خودروهای ویژه گوگل تا به حال هشت میلیون کیلومتر در سطح جادهها حرکت کردهاند، این خودروها دو دسته اطلاعات را برای گوگل میفرستند:
۱- مشخص میکنند که مسیر واقعی و قابل رانندگی جادهها کدامها هستند. به این ترتیب بنبستها و مسیرهای متروک از مسیرهای در دسترس تفکیک میشود.
۲- گوگل الگوریتمی دارد که با استفاده از آن علایم رانندگی در عکسهای ارسالی از خودروها مشخص میشوند و روی آنها تجزیه و تحلیل انجام میشود.
بنابراین همان طور که در اول پست گفتیم، نقشههای گوگل واقعا چیزی فراتر از تصاویر ماهوارههای با کیفیت یا نقشههای معمولی هستند و در دل خود اطلاعات زیادی را پنهان دارند، اگر دوباره به نقشه اولیه نگاه کنیم و این اطلاعات را در آن نمایش دهیم، چیزی شبیه این خواهیم داشت:
البته گوگل به شما این نقشه شلوغ را نمایش نمیدهد. به همان گونه که عنکبوتهای وبخز گوگل در سطح وب، انبوهی از اطلاعات را استخراج میکنند و بهترین نتایج جستجو را ارائه میکنند، گوگل در اینجا هم روی اطلاعات اولیه تجزیه و تحلیل انجام میدهد، کاری که نهایتا منجر به فهم منطقی از سیستم نقل و انتقال در سطح جادهها میشود.
دید کامپیوتری و نرمافزارهای OCR به گوگل این امکان را میدهند که که هر کلمهای را که خودروهایش در سطح جادههای روی تابلوهای راهنمایی و رانندگی دیدهاند، تبدیل به اطلاعاتی روی سیستم نقشهاش کنند.
این کار چیزی فراتر از استخراج آدرسها و نامهای خیابانهاست، گوگل میتواند لوگوهای برندهای مهم را به صورت خودکار در تصاویر تشخیص بدهد و مثلا مشخص کند که در یک خیابان شعبهای از اغذیهفروشی کنتاکی قرار دارد. گوگل تا به حال ۶ میلیون مکان تجاری و ۲۰ میلیون آدرس را شناسایی کرده است.
به همان گونه که سرویس ترجمه گوگل از هوش انسانی برای ارتقای هوش ماشینی استفاده میکند، در نقشه گوگل هم شرایطی را فراهم کرده است که از هوش انسانی استفاده شود. به این ترتیب با تکیه بر قضاوت انسانها نقشههای گوگل میتواند به صورت «آنی» و «نامحدود» اصلاح شود و ارتقا پیدا کند. در واقع صدها اپراتور انسانی، هزاران ساعت وقت برای نقشهبرداری از هر یک کشورها صرف میکنند.
میزان استفاده از نیروی انسانی در نقشه گوگل، خارج از تصور است، هر خیابانی که شما روی نقشه گوگل میبینید، توسط یک انسان چک شده است. هر روز چندین هزار نفر به گوگل خطاهای روی نقشه را گزارش میدهند و گروه گوگل، تلاش میکند که مشکلات قابل حل را ظرف چند دقیقه، برطرف کند.
برای مثال در یک ایمیل به گوگل گزارش داده شده بود که چهار راه تازهای را در یک منطقه دورافتاده روی نقشه نیاورده است، این چهار راه در تصاویر ماهوارهای مشخص نبود، اما خودروی گوگل به تازگی به آنجا رفته بود.
به تصویر زیر نگاه کنید، حجم جزئیاتی که روی نقشه میتوانید ببینید، بسیار زیاد است، برای مثال در وسط و بالای نقشه، جاهایی که برای پیادهروی مناسب هستند، مشخص هستند، راههای کوچک در چپ و راست مشخص نمودار هستند، در چپ و پایین نقشه هم یک مسیر که نمیتوان در آن رانندگی کرد، مشخص شده است. در هر تقاطع؛ دقیقا مشخص است که به کدام راه میتوان با خودرو رفت و به کدام یک، نه.
حالا شما تصور کنید که در عرض چهار سال اخیر، در نقشه آمریکا و ۳۰ کشور دیگر، گوگل چه کار عظیمی انجام داده است، این کار از تنها از عهده چند ده مهندس باهوش برنمیآید.
تقاوت نقشه گوگل با نقشهها و اطلسهای معمولی شگرف است، فاصله این دو هم، در مقام مقایسه، حتی از فصله کتب خطی و فناوری چاپ در دوره رنسانس هم بسیار بیشتر است.
زمانی آروزی و شاید بهتر باشد رویاپردازی عجیب و غریب برخی از انسانها این بود که یک نقشه ۱:۱ از دنیا داشته باشند، ولی حالا به یاری واقعیت افزوده و نقشه گوگل ما امکان آن را یافتهایم که هر مکان فیزیکی را به اطلاعات قابل فهم ترجمه کنیم.
جاهطلبی گوگل در محصول نقشهسازی یا MapMaker آنها هویدا است، این محصول تحت مدیریت «جوپتا»، زمانی که در هند بود، ساخته شد. با استفاده از این محصول که دسترسی به آن برای همه آزاد است، هر شخصی میتواند نقشههای گوگل را با اضافه کردن اطلاعاتی ویرایش کند.
نقشه گوگل، محصول بسیار ارزشمندی است، چیزی که این نقشه را ارزشمند کند، این است که در این نقشه تعداد بیشماری مکان و موقعیت مشخص است.
یک نویسنده آثار علمی تخیلی به نام رابین اسلون در این مورد میگوید: «عقیده دارم که نقشه گوگل دارایی هسته ای گوگل است. ظرف ۵۰ سال، گوگل تبدیل به یک شرکت خودروهای بدون راننده انسانی خواهد شد که بر نقشههای این شرکت متکی هستند و در آن زمان شاید به سختی این شرکت به عنوان شرکتی که موتور جستجوی اینترنتی هم دارد، معروف باشد.»